دوشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۷

گفتن با نگفتن؟مسئله این است ...

اگه شما از یکی خوشتون بیاد چکار می کنید؟
بهش می گین که ازش خوشتون می یاد؟
نمی گین بهش؟
از یکی خیلی خوشم می یاد احساس می کنم باهاش می تونم خود خود خودم باشم ولی نمی دونم باید بهش بگم یا نه؟ خیلی خنده داره منی که همیشه از اینکه حرفم را بزنم واهمه ای نداشتم حالا حتی وقتی احساس می کنم که قراره ببینمش حرف زدنم یادم می ره.... نمی دونم چرا این جوری شده ...
صد دفه خواستم بهش بگم ولی خجالت کشیدم !!!!!! باور می کنین ؟!!!!! منو خجالت ؟!!!!
خدایا منو زودتر شفا بده .....
یه اتفاق دیگه اینه که یکی از دوستای بسیار عزیزم داره می یاد ایران خیلی سال می شه که ندیدمش ... آخر این هفته می یاد و قراره که کلی با هم جیک جیک کنیم به یاد ایام قدیم ...
دیگه این که حالم این روزا خیلی بهتره دارو ها مثل این که داره جواب می ده ....
می خواستم یه پست درست و حسابی بنویسم ول فعلن اینقدر این قضیه خوش اومدن و گفتن یا نگفتن و اومدن دوست جان و دوا درمون قاطی شده که مجال نذاشته ....