The Rain came down
Hard and soft
Hard and soft
It hit the grass, green and wet
…So wet
They reminds me of you
...You always smell like rain
…So wet
They reminds me of you
...You always smell like rain
دارم می رم سفر...
نمی دونم از کجا شروع کنم؟باید یخچال رو خالی کنم لباس ها رو جمع و جور کنم و هزار تا کار دیگه ولی به جای همه ی اینا نشستم کلی وبلاگ خوندم و اخبار و الان هم که دارم اینجا تند تند می نویسم!
هیجان سفر رو دوست دارم ! این سفر رو بخصوص بیشتر دوست دارم چون دفعتن متوجه شدم که یه آدمی که سال ها برام دور از دسترس بود هم به صورت کاملن اتفاقی توی این سفر هستش!اینه که چشم انداز این سفر برام خیلی جالبه !
بنابراین لطفن اجازه بدین اینجا هر چی که دوست دارم بنویسم و هرجوری که دوست دارم باشم!اگه هر کی خوشش نمی یاد خوب به اینجا سر نزنه ...